برای خواهرزاده عزیزم

سلام دوستای خوبم 

امروز خواهرم بامامانم رفت آزمایش کلی و قراره دو سه روز دیگه سونوگرافی بره الان دیگه نی نی مون تقریبا 2.5 ماهه شده خیلی جالبه من این وبلاگو برا نی نی خودم درست کردم ولی داره مال نی نی خواهرم میشه خیییلییییی خوشحالم ولی سعی میکنم زیاد بهش دل نبندم چون دفعه قبل ضربه بدی خوردم ولی مگه میشه من عاشق بچه هام خیلی دوست دارم اگه خدا برای منم نی نی بخواد بچه های دیگه ای هم تو فامیل باشه که وقتی میریم مهمونی بچه ها مثل بچه گیای خودمون گروهی بازی کنن هر چند که کمی غیر ممکن به نظر مییاد در حال به جز خودم کس دیگه ای بچه نمیخواد منم که حال خواهرمو میبینم یکم میترسم ولی دیگه باید یکم جدی تر اینکارو دنبال کنم چون خواهر اینا تو یه شهر دیگه زندگی میکنن و سالی بیشتر از سه یا چهار بار همدیگه رو نمیببینیم میدونم هر بار اینا بیان برن من هوایی میشم باید یه فکری بکنم تا هم سر مامانم گرم بشه هم سر من خدا جون کمکم کن لطفا راه راستو نشونم بده  خدای مهربونم به خودت توکل میکنم میدونم پشیمونم نمیکنی دوستای خوبم محتاج دعاهای صمیمانتون هستم .می خوام یه وبلاگم برا نی نی خواهرم درست کنم ولی بهشون نگم وقتی نی نی به دنیا اومد یه هدیه معنوی بهش بدم به نظرتون فکر خوبیه